
تفاوت معاملات بلندمدت و کوتاهمدت در فارکس
بازار فارکس، با پویایی و فرصتهای بیپایان خود، یکی از جذابترین بازارهای مالی برای معاملهگران است. یکی از تصمیمات مهمی که هر معاملهگر باید بگیرد، انتخاب بین رویکرد معاملاتی بلندمدت (Long) و کوتاهمدت (Short) است. این انتخاب تأثیر بسزایی بر نتایج معاملات و سبک مدیریت سرمایه دارد. هر کدام از این روشها، نه تنها استراتژیهای متفاوتی را میطلبند، بلکه به میزان ریسکپذیری، اهداف مالی و حتی زمان در دسترس معاملهگر نیز وابستهاند.
درک عمیق تفاوت معاملات Long و Short میتواند مسیر مناسبی را برای دستیابی به سود پایدار و متناسب با نیازهای فردی معاملهگران فراهم کند. در این مقاله به بررسی جزئیات این دو سبک معاملاتی پرداخته، مزایا و معایب معاملات بلندمدت و کوتاه مدت در فارکس را تحلیل خواهیم کرد.
بررسی بازههای زمانی معاملات در بازار فارکس
در بازار بازارمالی، انتخاب بهترین معامله در فارکس، با استفاده از بازه زمانی مناسب یکی از مهمترین عوامل در تعیین موفقیت یک معاملهگر است. بازههای زمانی معاملاتی به دو دسته کلی کوتاهمدت و بلندمدت تقسیم میشوند که هرکدام ویژگیها، مزایا و چالشهای خاص خود را دارند. در ادامه با این بازه های زمانی آشنا خواهید شد.
معاملات کوتاهمدت: فرصتهای سریع و چالشهای پرریسک
معاملات کوتاهمدت به خرید و فروشهایی گفته میشود که در بازه زمانی کوتاهی، از چند دقیقه تا چند روز، انجام میشوند. این نوع معاملات برای افرادی مناسب است که مهارت بالایی در تحلیل تکنیکال دارند و میتوانند نوسانات لحظهای بازار را بهخوبی مدیریت کنند. یکی از جذابترین ویژگیهای این معاملات، امکان دستیابی به سود سریع از نوسانات بازار است.
از سوی دیگر، این معاملات نیازمند توجه دائمی به روندهای قیمتی و تحلیلهای مداوم هستند، زیرا کوچکترین تغییرات میتوانند به سرعت سود یا زیان قابلتوجهی ایجاد کنند. به همین دلیل، معاملات کوتاهمدت اغلب استرس بالایی به همراه دارند و برای افرادی که تحمل ریسک کمتری دارند، مناسب نیستند. این سبک معاملاتی برای معاملهگرانی که به دنبال کسب نتایج سریع هستند و صبر زیادی برای مشاهده نتایج ندارند، گزینهای ایدهآل به شمار میآید.
مزایای معاملات کوتاهمدت
معاملات کوتاهمدت مناسب افرادی است که به دنبال سود سریع از نوسانات لحظهای بازار هستند. در این سبک، معاملهگران معمولاً از تحلیل تکنیکال و استراتژیهای فعال استفاده میکنند.
- سود سریع:
این روش به معاملهگران امکان میدهد که با استفاده از تغییرات کوچک قیمتها، سودهای کوتاهمدت متعددی کسب کنند.
- فرصتهای متعدد معاملاتی:
در طول روز، تغییرات مکرر قیمت فرصتهای زیادی برای ورود و خروج به بازار فراهم میکند که برای معاملهگران فعال جذاب است.
- سازگاری با بازارهای پرنوسان:
معاملات کوتاهمدت در شرایطی که بازار نوسانات زیادی دارد، بسیار مؤثر است و میتواند از حرکات سریع قیمتها بهرهبرداری کند.
معایب معاملات کوتاهمدت
این روش به دلیل نیاز به تصمیمگیریهای سریع و مدیریت مداوم معاملات، معایب خاص خود را دارد که معاملهگران باید از آنها آگاه باشند.
- سطح استرس بالا:
نیاز به نظارت دائمی بر بازار و واکنش سریع به تغییرات قیمت باعث افزایش فشار روانی میشود.
- هزینههای بالای تراکنش:
انجام معاملات مکرر منجر به افزایش هزینههایی مانند اسپرد و کمیسیون میشود که میتواند سود را کاهش دهد.
- تصمیمگیری احساسی:
معاملات سریع ممکن است باعث شود که معاملهگر تحت تأثیر هیجانات یا تصمیمات احساسی قرار بگیرد، که این امر میتواند بر نتایج معاملاتی اثر منفی بگذارد.
معاملات بلندمدت: تمرکز بر رشد پایدار
معاملات بلندمدت به خرید و نگهداری داراییها برای دورههای زمانی بیش از یک سال اشاره دارند و شباهت زیادی به سرمایهگذاریهای سنتی دارند. این روش برای افرادی مناسب است که به دنبال رشد پایدار و کمریسک هستند و توانایی نگهداری سرمایه خود را برای مدت طولانی دارند.
در معاملات بلندمدت، نیازی به پیگیری روزانه بازار وجود ندارد و استرسهای ناشی از نوسانات کوتاهمدت به حداقل میرسد. معاملهگران بلندمدت از رشد طبیعی و بلندمدت داراییها بهره میبرند و معمولاً بر اساس تحلیلهای بنیادی و شرایط اقتصادی کلان تصمیمگیری میکنند. البته، صبر و تحمل بالا در این سبک معاملاتی ضروری است، زیرا نتایج سودآوری ممکن است در بازههای طولانیتری مشاهده شوند.
مزایای معاملات بلندمدت
معاملات بلندمدت روشی است که در آن معاملهگر، پوزیشنها را برای بازههای زمانی طولانی (هفتهها، ماهها یا حتی سالها) نگهداری میکند. این سبک معاملاتی بر تحلیل بنیادی و شناسایی روندهای کلان بازار تمرکز دارد.
- کاهش استرس:
در این روش، تمرکز روی حرکتهای بلندمدت بازار است، به همین دلیل معاملهگر کمتر درگیر نوسانات روزانه میشود و میتواند بدون استرس ناشی از تغییرات کوچک قیمت تصمیمگیری کند.
- پتانسیل سودهای بیشتر:
با دنبال کردن روندهای بلندمدت و نگهداری پوزیشنها، امکان کسب سودهای بزرگتر از حرکات قابلتوجه بازار فراهم میشود.
- نیاز به صرف زمان کمتر:
معاملات بلندمدت برای افرادی مناسب است که نمیتوانند بهطور مداوم بازار را رصد کنند، زیرا نیازی به نظارت لحظهبهلحظه بر قیمتها نیست.
معایب معاملات بلندمدت
معاملات بلندمدت علیرغم مزایای متعدد، چالشها و محدودیتهایی نیز دارد که باید پیش از انتخاب این سبک معاملاتی در نظر گرفته شود.
- ریسک بالاتر:
نگهداری طولانیمدت پوزیشنها، معاملهگر را در معرض رویدادهای پیشبینینشدهای مانند تغییرات اقتصادی، سیاسی یا رویدادهای جهانی قرار میدهد.
- تعداد کمتر معاملات:
در معاملات بلندمدت، فرصتهای معاملاتی کمتری وجود دارد و ممکن است سودآوری در بازههای زمانی کوتاهتر از دست برود.
- نیاز به صبر و انضباط:
برای موفقیت در این روش، معاملهگر باید صبور باشد و نوسانات کوتاهمدت قیمتها را نادیده بگیرد، که ممکن است برای برخی چالشبرانگیز باشد.
آگاهی از مزایا و معایب هر روش، به معاملهگران کمک میکند تا استراتژی مناسب خود را انتخاب کنند.
مفهوم معاملات لانگ(Long) و شورت (Short) در بازار فارکس
در بازار فارکس، دو استراتژی اصلی به نامهای لانگ (Long) و شورت (Short) گزینه های اصلی تفاوت معامله در فارکس هستند و به معاملهگران کمک میکنند تا از تغییرات نرخ ارزها سود کسب کنند. این مفاهیم که در تمامی بازارهای مالی کاربرد دارند، بر اساس پیشبینی حرکت قیمتها عمل میکنند. لانگ کردن به معنای خرید یک جفت ارز با انتظار افزایش قیمت است، در حالی که شورت کردن به معنای فروش آن جفت ارز با پیشبینی کاهش قیمت در آینده است. هر دو استراتژی به تحلیل دقیق بازار و تعیین زمان مناسب برای ورود و خروج نیاز دارند. در ادامه به بررسی این دونوع استراتژی میپردازیم و تفاوت معاملات Long و Short را بررسی خواهیم کرد.
معامله لانگ (Long)
در معاملات فارکس، لانگ کردن به معنای خرید یک جفت ارز است با این پیشبینی که ارزش ارز پایه (اولین ارز در جفت) در مقابل ارز دوم (ارز مظنه) افزایش خواهد یافت. به عنوان مثال، اگر معاملهگر جفت ارز EUR/USD را خریداری کند، انتظار دارد ارزش یورو در برابر دلار آمریکا افزایش یابد.
هدف در پوزیشن لانگ، خرید ارز در قیمت پایینتر و فروش آن در قیمت بالاتر است. این استراتژی برای زمانی مناسب است که تحلیل تکنیکال و بنیادی نشاندهنده رشد ارزش ارز پایه باشد. معاملهگران لانگ معمولاً در بازارهای صعودی فعالیت بیشتری دارند و برای موفقیت نیازمند شناسایی روندهای صعودی و زمان مناسب برای ورود هستند.
معامله شورت (Short)
، شورت کردن در بازار فارکس به معنای فروش یک جفت ارز است با این انتظار که ارزش ارز پایه در برابر ارز مظنه کاهش خواهد یافت. به عنوان مثال، اگر معاملهگر جفت ارز GBP/USD را شورت کند، پیشبینی میکند ارزش پوند انگلیس در برابر دلار آمریکا کاهش یابد.
در این استراتژی، معاملهگر ابتدا ارز را “قرض” گرفته و آن را با قیمت فعلی میفروشد. سپس، وقتی قیمت کاهش یافت، همان ارز را با قیمت پایینتر خریداری کرده و قرض خود را بازپرداخت میکند. سود معاملهگر از تفاوت قیمت فروش اولیه و خرید بعدی به دست میآید. شورت کردن در بازارهای نزولی رایج است و معاملهگران باید با تحلیل دقیق بازار، روندهای کاهشی را پیشبینی کنند.
مقایسه مدیریت ریسک در معاملات کوتاهمدت و بلندمدت
یکی از مهمترین اصول موفقیت در بازارهای مالی است، بهویژه در معاملات فارکس که نوسانات و سرعت تغییرات قیمتها میتواند تأثیرات بزرگی بر سرمایهگذاری داشته باشد. در معاملات بلندمدت و کوتاهمدت در فارکس، استراتژیهای مدیریت ریسک باید با توجه به ویژگیهای خاص هر روش تنظیم شود. در ادامه به بررسی این موضوع میپردازیم.
مدیریت ریسک در معاملات کوتاهمدت
معاملات کوتاهمدت به دلیل سرعت بالا و نیاز به تصمیمگیریهای سریع، با ریسک بیشتری همراه هستند. برای موفقیت در این نوع معاملات، رعایت استراتژیهای مدیریت ریسک ضروری است:
- تعیین حد ضرر (Stop Loss):
برای جلوگیری از زیانهای سنگین در نوسانات لحظهای، باید برای هر معامله حد ضرر مشخصی تعیین کنید. این حد ضرر باید بر اساس درصدی از سرمایه کل یا تحلیلهای تکنیکال انتخاب شود.
- استفاده از حجم معاملاتی مناسب:
نباید بیش از حد مجاز سرمایه خود را در یک معامله قرار دهید. حجم معاملات باید با در نظر گرفتن سطح تحمل ریسک و اندازه حساب شما تنظیم شود.
- اجتناب از بیشمعاملهگری (Overtrading):
وسوسه ورود به معاملات متعدد در معاملات کوتاهمدت زیاد است، اما این امر میتواند منجر به افزایش خطاها و زیانهای غیرضروری شود. تنها زمانی وارد معامله شوید که تحلیلهای شما قوی و قابلاعتماد باشند.
- مدیریت هیجانات:
در معاملات کوتاهمدت، تصمیمات احساسی به دلیل فشار زمانی بیشتر رایج هستند. برای مدیریت بهتر، باید از یک برنامه معاملاتی دقیق پیروی کنید و به آن پایبند باشید.
مدیریت ریسک در معاملات بلندمدت
معاملات بلندمدت به دلیل نگهداری طولانیمدت پوزیشنها، نیاز به استراتژیهای مدیریت ریسک متفاوتی دارند. در این نوع معاملات، معاملهگر باید تأثیر رویدادهای اقتصادی و سیاسی بلندمدت را نیز در نظر بگیرد.
- تنوعبخشی به پرتفوی:
در معاملات بلندمدت، نباید تمام سرمایه خود را در یک جفت ارز یا یک بازار خاص سرمایهگذاری کنید. تنوعبخشی به کاهش ریسک کلی کمک میکند و از تأثیر زیانهای بزرگ در یک بازار جلوگیری میکند.
- بررسی مداوم شرایط بازار:
اگرچه معاملات بلندمدت نیاز به نظارت مداوم ندارند، اما بررسی دورهای بازار برای اطمینان از درستی تحلیلها و تطبیق استراتژی با شرایط جدید ضروری است.
- تعیین نقاط ورود و خروج دقیق:
قبل از ورود به معاملات بلندمدت، باید نقاط ورود و خروج بر اساس تحلیلهای بنیادی و تکنیکال مشخص شوند. این کار به جلوگیری از تصمیمات ناگهانی و احساسی کمک میکند.
- کنترل اندازه معاملات:
در معاملات بلندمدت، حجم معاملات باید به گونهای تنظیم شود که معاملهگر بتواند در برابر نوسانات موقتی قیمت مقاومت کند، بدون اینکه متحمل زیانهای سنگین شود.
تفاوتهای کلیدی در مدیریت ریسک معاملات کوتاهمدت و بلندمدت
مدیریت ریسک در معاملات کوتاهمدت و بلندمدت به دلیل تفاوتهای ساختاری این دو سبک معاملاتی، نیازمند رویکردهای متفاوتی است. در معاملات کوتاهمدت، تمرکز بر استفاده از فرصتهای لحظهای و کنترل سریع نوسانات قیمت است، در حالی که در معاملات بلندمدت، تحلیل روندهای پایدار و اثرات اقتصادی کلان اولویت دارد. هر دو روش به ابزارها و استراتژیهای متفاوتی برای کاهش ریسک و بهینهسازی سودآوری نیاز دارند.
- تمرکز زمانی:
در معاملات کوتاهمدت، معاملهگران باید به تغییرات لحظهای و سریع بازار توجه کنند و استراتژیهای خود را برای مدیریت نوسانات کوتاهمدت تنظیم کنند. اما در معاملات بلندمدت، توجه اصلی به روندهای کلی بازار و عوامل اقتصادی یا سیاسی است که در بازههای زمانی طولانیمدت اثرگذار هستند.
- ریسکپذیری:
معاملات کوتاهمدت به دلیل تعداد زیاد معاملات و تغییرات مداوم قیمتها، معمولاً شامل ریسکهای مکرر و سریع هستند. در مقابل، معاملات بلندمدت بیشتر تحت تأثیر تغییرات کلان اقتصادی، تصمیمات بانکهای مرکزی و رویدادهای ژئوپلیتیکی قرار دارند که ریسک آنها معمولاً کمتر اما عمیقتر است. - ابزارها و استراتژیها:
در معاملات کوتاهمدت، استفاده از ابزارهایی مانند حد ضرر (Stop Loss) و تعیین دقیق حجم معاملات برای جلوگیری از زیانهای بزرگ ضروری است. از سوی دیگر، در معاملات بلندمدت، تنوعبخشی به پرتفوی و تحلیل بنیادی اهمیت بیشتری دارد، زیرا این عوامل میتوانند ریسکهای کلی را در طول زمان کاهش دهند.
- سرعت تصمیمگیری:
در معاملات کوتاهمدت، تصمیمگیری سریع و بهموقع اهمیت بالایی دارد، زیرا فرصتها ممکن است در عرض چند دقیقه از دست بروند. اما در معاملات بلندمدت، معاملهگر زمان بیشتری برای تحلیل و ارزیابی شرایط بازار دارد و تصمیمگیری با دقت و تأمل بیشتری انجام میشود.
- تأثیر عوامل خارجی:
در معاملات کوتاهمدت، اخبار فوری یا دادههای اقتصادی ممکن است تأثیرات کوتاهمدتی بر قیمتها داشته باشند و باید سریعاً مدیریت شوند. اما در معاملات بلندمدت، این عوامل در کنار تحلیل روندهای بلندمدت مورد بررسی قرار میگیرند و واکنشها معمولاً کمتر عجولانه است.
این تفاوتها نشان میدهد که مدیریت ریسک در هر سبک معاملاتی باید با توجه به ویژگیها و چالشهای آن تنظیم شود. معاملهگران با انتخاب استراتژیهای مناسب میتوانند ریسک را کاهش دهند و سودآوری خود را بهبود بخشند.
عوامل مؤثر در انتخاب استراتژی معاملات در کوتاهمدت و بلندمدت
انتخاب استراتژی مناسب در معاملات کوتاهمدت و بلندمدت به عوامل متعددی بستگی دارد که شامل ویژگیهای فردی معاملهگر، شرایط بازار و اهداف معاملاتی او میشود. این عوامل تعیین میکنند که معاملهگر کدام سبک معاملاتی را انتخاب کند و چگونه بتواند در بازار موفق شود. در ادامه به بررسی مهمترین عوامل مؤثر میپردازیم.
- اهداف مالی معاملهگر:
اگر معاملهگر به دنبال سودهای سریع و مکرر باشد، استراتژیهای کوتاهمدت مناسبتر هستند. در مقابل، افرادی که به دنبال رشد پایدار و بلندمدت سرمایه هستند، معاملات بلندمدت را ترجیح میدهند.
- میزان زمان در دسترس:
معاملات کوتاهمدت نیازمند نظارت مداوم بر بازار و تحلیلهای لحظهای هستند، بنابراین برای افرادی که زمان کافی برای پیگیری لحظهای ندارند، مناسب نیستند. در عوض، معاملات بلندمدت به زمان کمتری برای مدیریت نیاز دارند.
- سطح تجربه و دانش:
معاملات کوتاهمدت به دلیل نیاز به تصمیمگیریهای سریع و تحلیل تکنیکال دقیق، برای معاملهگران باتجربهتر مناسبتر هستند. اما معاملات بلندمدت بیشتر به تحلیل بنیادی و صبر متکی هستند و برای مبتدیان میتوانند شروع مناسبی باشند.
- شرایط بازار:
در بازارهای پرنوسان و بیثبات، استراتژیهای کوتاهمدت برای بهرهبرداری از تغییرات سریع قیمت مناسبتر هستند. اما در بازارهای با روندهای پایدار، استراتژیهای بلندمدت سودآوری بیشتری دارند.
- نوع دارایی یا جفت ارز:
برخی از داراییها یا جفت ارزها با نوسانات بالا برای معاملات کوتاهمدت مناسبتر هستند، در حالی که داراییهایی با روندهای باثبات بیشتر برای معاملات بلندمدت انتخاب میشوند.
- ابزارهای موجود برای تحلیل:
در معاملات کوتاهمدت، ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند نمودارهای دقیقهای یا ساعتی اهمیت دارند. اما در معاملات بلندمدت، تحلیل بنیادی و استفاده از دادههای اقتصادی و سیاسی کلان ضروری است.
این عوامل به معاملهگران کمک میکنند تا بر اساس شرایط فردی و بازار، استراتژی مناسبی انتخاب کنند و به اهداف معاملاتی خود دست یابند. انتخاب درست استراتژی، کلید موفقیت در بازارهای مالی است.
استراتژیهای ترکیبی: استفاده همزمان از معاملات بلندمدت و کوتاهمدت
استراتژی ترکیبی در معاملات بلندمدت و کوتاهمدت در فارکس به معنای استفاده همزمان از روشهای بلندمدت و کوتاهمدت برای به حداکثر رساندن سودآوری و کاهش ریسک است. این استراتژی به معاملهگران امکان میدهد تا از روندهای پایدار بلندمدت در کنار نوسانات کوتاهمدت بازار بهرهبرداری کنند. ترکیب این دو روش نیازمند برنامهریزی دقیق، تحلیل عمیق و مهارت در مدیریت پوزیشنهای چندگانه است.
بخش اول: نقش تحلیل بنیادی در معاملات بلندمدت
معاملات بلندمدت در این استراتژی بر پایه تحلیلهای بنیادی قرار دارند. معاملهگرانی که به دنبال پوزیشنهای بلندمدت هستند، عوامل اقتصادی کلان را بررسی میکنند:
- تغییرات سیاستهای بانک مرکزی: تصمیمات مرتبط با نرخ بهره و سیاستهای پولی تأثیرات قابلتوجهی بر ارزش ارزها دارند.
- شاخصهای اقتصادی: دادههایی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP)، نرخ بیکاری و تورم میتوانند روندهای بلندمدت بازار را مشخص کنند.
- رویدادهای ژئوپلیتیکی: تحولات سیاسی و اقتصادی جهانی میتوانند روند بازار را برای ماهها یا سالها تحت تأثیر قرار دهند.
در این بخش، معاملهگر با هدف سودآوری از روندهای بلندمدت، پوزیشنهایی باز میکند که ممکن است هفتهها یا ماهها باز بمانند.
بخش دوم: استفاده از تحلیل تکنیکال در معاملات کوتاهمدت
در معاملات کوتاهمدت، تمرکز بر شناسایی فرصتهای سریع بازار از طریق ابزارهای تکنیکال است. معاملهگران در این بخش به دنبال نوسانات کوچک بازار هستند تا سودهای سریع و مکرر به دست آورند:
- الگوهای نموداری و کندلاستیک: شناسایی الگوهایی مانند سر و شانه، مثلث یا الگوهای برگشتی برای تشخیص نقاط ورود و خروج معاملات انجام می گیرد.
- شاخصهای تکنیکال: ابزارهایی مانند RSI، MACD و میانگینهای متحرک برای تعیین دقیق نقاط ورود و خروج معاملات به کار گرفته میشوند.
- نمودارهای کوتاهمدت: تحلیل نمودارهای دقیقهای، ساعتی یا چهارساعته برای شناسایی روندهای کوتاهمدت و اجرای معاملات استفاده میشود.
این بخش از استراتژی برای بهرهبرداری از نوسانات روزانه و کسب سودهای کوچک طراحی شده است.
جمع بندی
معاملات بلندمدت و کوتاهمدت در فارکس هرکدام دارای ویژگیها، مزایا و چالشهای خاص خود هستند که انتخاب بین آنها به عوامل مختلفی مانند اهداف مالی، میزان تحمل ریسک و زمان در دسترس بستگی دارد. تفاوت معاملات Long و Short نیز در دیدگاه معاملهگران نسبت به حرکت قیمتها و استراتژیهای اتخاذشده در شرایط مختلف بازار نهفته است.
برای موفقیت در بازار فارکس، درک مزایا و معایب معاملات بلندمدت و کوتاهمدت در فارکس، استفاده از ابزارهای مناسب مدیریت ریسک و تعیین استراتژی متناسب با نیازها و مهارتهای فردی ضروری است. انتخاب آگاهانه و برنامهریزیشده میتواند به معاملهگران کمک کند تا از فرصتهای این بازار بهرهمند شوند و با اعتمادبهنفس بیشتری مسیر معاملاتی خود را دنبال کنند.
سوالات متداول
معاملات بلندمدت و کوتاهمدت چه تفاوتی دارند؟
معاملات بلندمدت بر نگهداری پوزیشنها برای بازههای زمانی طولانی تمرکز دارند و به تحلیل بنیادی متکی هستند، در حالی که معاملات کوتاهمدت به نوسانات لحظهای قیمت وابستهاند و معمولاً با تحلیل تکنیکال انجام میشوند.
تفاوت معاملات Long و Short چیست؟
معاملات Long به معنای خرید یک دارایی با انتظار افزایش قیمت است، در حالی که معاملات Short به معنای فروش دارایی (عموماً قرض گرفتهشده) با پیشبینی کاهش قیمت آن انجام میشود.
معاملات بلندمدت چه مزایایی دارند؟
معاملات بلندمدت نیاز به صرف زمان کمتر دارند، استرس کمتری به معاملهگر وارد میکنند و امکان بهرهبرداری از روندهای پایدار و سودهای بزرگتر را فراهم میکنند.
معاملات کوتاهمدت چه چالشهایی دارند؟
معاملات کوتاهمدت به دلیل نیاز به تصمیمگیری سریع و نظارت مداوم، سطح استرس بالاتری دارند و هزینههای تراکنش بیشتری را به همراه دارند.
چگونه میتوان استراتژی معاملاتی مناسب انتخاب کرد؟
انتخاب استراتژی معاملاتی بستگی به اهداف مالی، سطح تحمل ریسک، میزان زمان در دسترس و سطح دانش و تجربه معاملهگر دارد. تحلیل شرایط بازار نیز در این انتخاب نقش مهمی ایفا میکند.